آموزشی

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

محمد حنفيهمحمد حنفيه فرزند امير المؤمنين «ع » و برادر سيد الشهدا «ع ».مادرش خوله، دختر جعفر بن قيس ملقب به حنفيه بود.وي از دلير مردان شيعه و در جنگ جمل علمدار سپاه علي «ع » بود.در جنگ نهروان هم حضور داشت. در مدينه مي زيست.هنگامي که سيد الشهدا «ع » پس از امتناع از بيعت با يزيد، قصد خروج از مدينه به سوي مکه را داشت، محمد حنفيه از کساني بود که اصرار داشت ابا عبدالله «ع » نرود و پيشنهاد مي کرد دور از نيروهاي وابسته به حکومت باشد.امام نيز اصرار خويش را بر رفتن به مکه به او گفت و در وصيتنامه اي خطاب به محمد حنفيه، آن سخنان معروف خويش را (لم اخرج اشرا و لا بطرا...) نوشت. در حادثه کربلا، همکاري نداشت.دهخدا مي نويسد: «بعد از شهادت امير المؤمنين «ع » مانند ساير بني هاشم گوشه گير و منزوي بود.پس از يزيد، مختار بن ابي عبيده او را امام خواند و به نام او بر عراق مستولي گرديد.در سال 66 هجري عبدالله بن زبير که خود مدعي خلافت بود، وي را به بيعت و متابعت خويش، اکراه مي کرد و او تن در نمي داد... فرقه کيسانيه او را امام خويش دانند و گويند به جبل رضوي زنده باشد.» وي در سال 81 در ايام عبد الملک در مدينه از دنيا رفت و در بقيع به خاک سپرده شد. آموزشی...
ما را در سایت آموزشی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cay1354o بازدید : 176 تاريخ : سه شنبه 5 دی 1396 ساعت: 23:12

زرودزرود نام يکي از منزلگهاي مسير کوفه که سيد الشهدا «ع » در آنجا فرود آمد.زرود، منطقه اي ريگزار ميان ثعلبيه و خزيميه از راه کوفه به مکه بود.به خاطر شنزار بودن، آبهاي باران را در خود فرو مي برد و به همين جهت، نام زرود بر آن گفته شده است (بلعنده).اين محل براي نزول کاروانهاي حج که از بغداد مي آمده اند.محل مشهور و مناسبي بوده و به بني اسد و بني نهشل اختصاص داشته است.در همين منزل بود که امام حسين «ع » به زهير بن قين بجلي برخورد و او را به همراهي و ياري خويش فراخواند.او هم پذيرفت و به کاروان و ياران امام پيوست و به کربلا آمد و شهيد شد. در همين جا، خبر شهادت مسلم بن عقيل و هاني بن عروه را در کوفه از دو نفر از طايفه بني اسد شنيد که عازم حج بودند و از کوفه مي آمدند.حضرت بر آن دو شهيد رحمت فرستاد و گريست، بني هاشم هم گريستند.و در همين جا شب را ماندند.صبح، آب زيادي برداشته، از آنجا به سوي ثعلبيه حرکت کردند.   آموزشی...
ما را در سایت آموزشی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cay1354o بازدید : 170 تاريخ : سه شنبه 5 دی 1396 ساعت: 23:12

نکات قابل توجه قبل ازشروع امتحاننکات قابل توجه قبل ازشروع امتحان 1. توجه داشته باشید توکل به خدا , آرامش و اعتماد به نفس و پشتکار و برنامه ریزی مهمترين عوامل موفقيت در امتحان است. 2. سعی کنید هرگونه برداشت نا به جا از امتحانات و ناراحتی و انزجار و نفرت از امتحان دادن را از خود دور کنید. زیرا امتحان جزء لاینفک زندگی ماست . 3. روز های قبل از امتحان هر چيز را که باعث حواس‌پرتي مي‌شود کاملا کنار بگذاريدزیرا توجه به سایر چیزها باعث از بين رفتن تمرکز شما مي‌شود. و کاهش تمرکز روی درس خود به خود اضطراب به وجود مي‌آورد. 4. آغاز کار مطالعه با یاد خدا و به جا آوردن نماز واجب و تلاوت آیاتی از کلام الله مجید آرامش را برایتان به ارمغان می آورد . 5. همواره سعی کنید امنیت و آرامش را در خانه فراهم کنید و برای مطالعه یک مکان آرام و بی سروصدا را مد نظر قرار دهید. 6. در اتاقی که مطالعه می کنید عوامل مزاحم از جمله تلفن ثابت، تلفن همراه، تلویزیون و... را از خود دور نمایید. 7. حتماوسایل و مکان مطالعه راقبل ازمطالعه، مرتب ومنظم نمایید. تنهاوسایلی راکه واقعا مورد نیازتان می باشد مقابلتان قرار دهید. 8. در خود تمرکز ایجاد نمایید و تمام حواس خود را در جهت مطالعه قرار دهید. 9. هنگام مطالعه خود را به جای معلم قرار دهید و سوالات امتحانی را طرح نمایید . 10. سوالاتی را که قبلا معلم از شما امتحان گ آموزشی...
ما را در سایت آموزشی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cay1354o بازدید : 205 تاريخ : سه شنبه 5 دی 1396 ساعت: 23:12

تابوت سكينهتابوت سكينه صندوقي است که حضرت موسي عليه السلام به امر حق تعالي، از چوب شطيم ساخت. طول آن سه قدم و نُه قيراط و عرض و ارتفاعش دو قدم و سه قيراط بود. بيرون و اندرونش را به طلا پوشيده کرد. آن تابوتي بود که به عدد هر پيغمبري خانه اي از زبرجد سبز در آن بود، آخرين خانه ها، خانه ي حضرت رسالت صلي الله عليه و آله و سلّم بود. آن تابوت را، «تابوت شهادت» و «تابوت عهد» هم گفته اند. در روايات اسلامي ذکر شده که آن تابوت هنگام ظهور قائم (عج) همراه ايشان خواهد بود، که از غاري در «انطاکيّه» بيرون آورده است. (المجالس السنيّه، ج 5، ص 710) و به روايتي ديگر، تابوت در «درياچه ي طبريه» است. (نجم الثاقب، باب دوّم، ص 126) آموزشی...
ما را در سایت آموزشی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cay1354o بازدید : 195 تاريخ : سه شنبه 5 دی 1396 ساعت: 23:12

پرسش وپاسخ انوشیروان، بزرگمهر حکیم را گفت:  ای حکیم بزرگ، ما را آگاه کن و خبر ده از امور دشوار و جواب بده به نیک ترین صورت.  بزرگمهر گفت: ای پادشاه بپرس از آنچه دشوار است. از یزدان پاک کمک می‌گیرم تا مرا توفیقی نیکو دهد به جواب دادن  پادشاه گفت: اندرین جهان چه خواهیم تا نعمت هر دو حهان خواسته باشیم؟ بزرگمهر جواب داد: سه چیز تندرستی، ایمنی، مال و نعمت. پادشاه پرسید: در جوانی چه بهتر و در پیری چه بهتر؟ گفت: در جوانی دانش آموختن و در پیری به‌ کار بردن. نوشیروان گفت: چه چیز است که به همه وقتی سزاوار است؟ گفت: به وظیفه‌ خود مشغول بودن و خویشتن شناختن. گفت: تدبیر با کهکنیم؟ گفت : با آن کس که سه چیز در وی باشد؛ دین و دانش ودوستی. گفت: نیکی کردن بهتر است یا از بدی دور بودن؟ بزرگمهر گفت: از بدی دور بودن بهترین همه‌ نیکی‌هاست ... آموزشی...
ما را در سایت آموزشی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cay1354o بازدید : 162 تاريخ : جمعه 1 دی 1396 ساعت: 18:31

 ‌ سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام...امان از شام ! در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:11 - ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند.22- سرهای شهداء را در میان هودج‌های زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگه‌داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند، و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم سُتوران قرار می‌گرفت.33- زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند.44- از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!»55- ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: این‌ها همان افرادی هستند که پد آموزشی...
ما را در سایت آموزشی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cay1354o بازدید : 195 تاريخ : جمعه 1 دی 1396 ساعت: 18:31

 در حکایت ملا محمدهاشم خراسانی و نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب‌گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه (سلام الله علیها) در سال ۱۲۸۰ هجری، نقل شده است؛ جناب ملا سید هاشم بعد از نبش قبر ایشان، مدام از شدت گریه و غصه غش می‌کرد. چون او را به هوش می‌آورند، قضیه زنجیر را به مردم می‌گفت و می‌فرمود؛ بدن مطهّر ایشان در پارچه سیاهی کفن شده بود. بخشی از صورت منّور ایشان را دیدم که هنوز از آثار سیلی، کبود و مجروح بود،همچنین یک زنجیر کوچکی هم به گردن آن بانو بسته بودند.سپس به همراه شیون ایشان، صدای ضجه و زاری از مردم بر می‌خواست. اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦.منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸.مقتل جامع مقدم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸.تراجم اعلام النساء، جلد ۲، صفحه  ۱۰۳ آموزشی...
ما را در سایت آموزشی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cay1354o بازدید : 188 تاريخ : جمعه 1 دی 1396 ساعت: 18:31

حدیث درباره دختر  پيامبر صلى ‏الله‏ عليه ‏و‏آله: «اَلبَناتُ هُنَّ المُشفِقاتُ المُجَهِّزاتُ المُبارَكاتُ، مَن كانَت لَهُ ابنَةٌ واحِدَةٌ جَعَلَهَا اللّه‏ُ لَهُ سِترا مِنَ النّارِ، و مَن كانَت عِندَهُ ابنَتانِ اُدخِلَ الجَنَّةَ بِهِما، وَ مَن كانَت عِندَهُ ثَلاثُ بَناتٍ أو مِثلُهُنَّ مِنَ الخَواتِ وُضِعَ عَنهُ الجِهادُ وَ الصَّدَقَةُ»   دختران ، دلسوز ، مددكار و بابركت ‏اند . هر كس يك دختر داشته باشد ، خداوند ، او را پوششى از دوزخ قرار مى ‏دهد و هر كس دو دختر داشته باشد ، به خاطر آن وارد بهشت مى ‏شود و هر كس سه دختر يا مانند آن خواهر داشته باشد ، جهاد و صدقه از او برداشته مى ‏شود . كنز العمّال ، ح 45399 آموزشی...
ما را در سایت آموزشی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cay1354o بازدید : 187 تاريخ : جمعه 1 دی 1396 ساعت: 18:31